بامزه
دستانم را به دور کمرت حلقه می زنم لبانم رابر لبانت
میگذارم و از عصاره ی وجودت میمکم. بعد با تمام وجود فریاد میزنم دوستت دارم ای شیشه نوشابه.
امان از دست تهرونیا
تهرونیه میره کله پاچه فروشی، یارو بهش میگه: قربون چشم بگذارم؟ تهرونیه میگه: نه آقا! حداقل صبر کن من برم قایم شم!!
اس ام اس
به یکی میگن ان اقا جواب میده بیزحمت اقاشو بیزار اولیش
ضربه مغزی
پرگاره ضربه مغزی میشه مثلث میکشه
برق
لره رو برق میگیره فیوز میپره فیوز رو میزنن لره میپره
علف
علف زیر پاتم یک موقع خر نشی منوبوخری
مگس
یه نفر تو هواپیما بود یه مگسه خیلی اذیتش میکنه
مرده میگه بزار برسیم کارت دارم . وقتی رسیدن مرده بال
مگسه رو میکنه میگه حالا باید پیاده برگردی.
رادیکال
یه روزی یه سگه میره زیر رادیکال وهرچی ریاضیدان جمع میشن نمیتونن درش بیارن بعد یه فارسه میاد میگه برین کنار درش بیارم بعد خودش میره تو رادیکال میشه سگ به توان 2 وسگه میاد بیرون .
حاصل ازدواج
یک روز یک مشهدی با یک قمی ازدواج می کنه حاصل ازدواج انها فرزند دوقلو است و بعد یک جروبحث حسابی اسم آنها را میگذارن مشهی قم قمه.
اسم دیگر قزوین شهر رشادت است
کرمان
میدونید کرمانیها به پینگ پنگ چی میگن ؟ میگن ایجو , اجو,ایجو ,اجو
حالا به بسکتبال چی میگن ؟میگن ایجو,ایجو,ایجو ,حالا اوجو
دخترها
دخترها مثل چی هستن؟؟؟؟؟1ـ دخترها مثل رادیو هستن.هر چی میخوان میگن هر چی بگی نمی شنون 2ـ مثل لیمو شیرین هستن.اولش شیرینن ولی بعد تلخ میشن3ـ مثل کنتور برق هر چند وقت یکبار سنشون صفر میشه4ـ مثل فلزیابن،هر وقت از جلوی طلا فروشی رد میشن عکس العمل نشون میدن...
اصفهانی ها
اصفهانی داشت چایی می خورد بعد یک مگس می یوفت تو چاییش بعداصفهانی میزن تو سرش میگه هرچی خوردی بریز بیرون
هویچ
به یک نفر میگن هویچ واسه چشم خوبه ورمیداره هویچ و میکنه تو چشش
دوست دارم
تو رو به اندازه موهای سرم دوست دارم.
از طرف حسن کچل
دوست دارم بابک
قزوینیها به ناف میگن سوراخ بی مصرف...؟
در
یه زنه در آشپز خانه مارمولک میبینه سریع حشره کش ور میداره میزنه بهش مارمولک میگه خاله خاله زیر بغلم هم بزن.
جوک
به نفر میگن ایا سیو همان سیب است؟؟؟ میگه نه بابا من خوردم صابون بوده....
آب
به یه ترکه میگن اگه آب نبود چی میشد میگه .......اول اینکه شنا یاد نمی گرفتیم وبعد فوقش خفه می شدیم می مردیم دیگه ...
پسر هنر مند
ترکه خواننده میشه اهنگشو از رادیو پخش میکنن ننش میره اسفند دور سره رادیو میچرخونه بچش چشم نخوره
اه
به یکه ترکه میگن با یه چیزی جمله بساز که توش اب باشه میگه شیلنگ
زهر مار
بچه به مامانش میگه شام شیداریم میگه زهرمار بچه میگه وای چه خشمزه
مورچه
یک روز یک مورچه میره مرکز اهدای خون خون بده اقای دکتر مورچه چند سی سی خون ازت بگیرم مورچه سی سی می سی حالیم نمیشه به من شیلنگ وصل کنید.
چراغ
یک لره میره از خیابون برق میدزده برای خونشون لامپ خونشون یک دقیقه به یک دقیقه خاموش روشن میشده نگو از چراغ راهنمائئ برق دزدیده
دوچرخه سبیل بابات میچرخه
به یه نفر میگن چرا دوچرخه مردومو از تو قبرستون دزدیدی؟
میگه فکر کردم صاحبش مرده